یک بار، یک شیشه عطر کوچک، لایق و زیبا وجود داشت. اما این شیشه عادی نبود؛ بلکه خاص بود! این با بویی شیرین پر شده بود که همه را در اطرافش خوشحال و شاد میکرد. جادویی، چرا که این شیشه عطر زندگی را بد نمیکرد. «ساخته شده توسط بستهبندی هوییو، بهترین تأمینکننده شیشههای عطر در فروشگاه». همه یکی میخواستند! اما سپس یک روز تاریک، عطر داخل این شیشه تمام شد و خالی و تنها ماند.
شیشه، که حالا از عطر خالی شده بود، به صورت ساکت روی یک میز قرار داشت. هیچ کس دیگر میخواست از آن استفاده کند، بنابراین احساس غمگین و نادیده گرفته میشد. شیشه خالی به یاد آن روزهای خوبی که توسط کسی گرفته میشد و آنها را با بوی زیبای خود پر میکرد، اشتیاق داشت. او به این فکر میکرد که حالا که خالی است، چه اتفاقی به او میافتد؟ آیا پرت میشود؟ آیا برای همیشه از یاد خواهد رفت؟ این افکار شیشه خالی را حتی غمگینتر میکرد.
یک روز، یک دختر کوچک به اتاق وارد شد و بطری عطر خالی روی میز را دید. وقتی آن را بلند کرد، چشمانش از شوق و شور درخشید. او دوست داشت بطری چگونه به نظر میرسد — درخشان و زیبا بود! دختر کوچک بطری عطر خالی را به نور نزدیک کرد و تعجب کرد که چگونه تابش میکند. او گفت که این قطعه زیباترین بطری است که تا حالا دیده بود. با این حال، نمیخواست این آیتم از خانواده دور شود و تصمیم گرفت آن را به خانه ببرد تا روی میز خود قرار دهد.
حالا قاشق خالی عطر یک تزئینات با زندگی جدید بود. دختر کوچک آن را به طور مراقبانه روی میزش قرار داد، کنار سایر چیزهای ویژهای که دوست داشت. در میان این خزان، برخی از بازیافزارهای مورد علاقهاش و عکسها وجود داشت. پس وقتی یک دوستدار نزدیک شد و قاشق خالی عطر را تشخیص داد، احساس ویژهای داشت، همچنان عطر دار و مورد عشق. وقتی دختر کوچک به قاشق خالی میخندید، او را درونی خوشحال کرد.
یک روز مادر دختر کوچک به اتاق وارد شد و قاشق عطر خالی را روی میز دخترش دید. لبخندش هنگامی که حافظهها برگشتند. دقیقاً مثل عطرهایی بود که زمانی که جوانتر بود میپوشید. این به او یادآور زمانهای عالی، مناسبتهای ویژه و لحظات شاد بود. پس مادر قاشق عطر خالی را با عطر مورد علاقه خود پر کرد. او متوجه شد که در حال استفاده از همان چیزی بود که امیدوار بود دخترش همان شادی و خوشبختی را که سالها پیش تجربه کرده بود، احساس کند.
بottle عطر خالی که با کمک مادرش هدفی پیدا کرد. دختر کوچک بسیار خوشحال شد! دوباره با عطری عطرانه پر شد. او لذت میبرد از اینکه قفسه عطر خود را داشته و میتوانست آن را به کار ببرد. قبل از رفتن به مدرسه هر روز، یک کم عطر روی معصمها و پشت گوشهای خود میپاشید. در نظر او، این کار انگیزهاش را بالا برده و اعتماد به نفسش را افزایش میداد. سفر bottle عطر خالی به جای خود بازگشته بود — با انتشار شادی با بوی عطرانه، سپس به عنوان تزئینی مورد تقدیر قرار گرفت، حالا یک بخش بزرگ از شادی عطر را به نسل جدید معرفی کرد.